مثل خنده نوزادی که غرق خواب است مثل شربت خنک آلبالودریک روز گرم مثل اولین گازازگوجه سبز بعدازیکسال صبر مثل میم مالکیت آخراسم مثل بوی خانه کاهگلی بعدازباران یاکشیدن نقاشی روی شیشه بخارکرده مثل پیدا کردن جای خالی دراتوبوس بایک بغل خستگی صدای موج دریادرشب بوسه های ناگهانی چای تازه دم قندپهلو توی استکان کمرباریک یا مثل دستان گرم مادربزرگ دوست داشتنتان همین قدر شیرین است۰ یک روز عالی شهرستان قوزلو۱۳۹۹/۳/۸ اولین تجربه دوری از بابا که با عزیز اینا وزنمو یه هفته موندیم شهرستان یا بقول خودتون خونه خودم #دوقلو#امیرحسین#امیرعباس#خاطره#برای#امیرا#شهرستان#قوزلو#طبیعت ...